یکی از آیاتی که مربوط به غدیر است، آیه تبلیغ است که میشود مهمترین مسئله را از این آیه استفاده کرد؛ از جانب پروردگار متعال چنین خطابی همراه با عتاب، یک بار بیشتر به خاتم انبیاء (ص) نشده است «یَا أَیُّهَا الرَّسُولُ بَلِّغْ مَا أُنزِلَ إِلَیْکَ مِن رَّبِّکَ وَإِن لَّمْ تَفْعَلْ فَمَا بَلَّغْتَ رِسَالَتَهُ» خطاب ِ (یا ایها الرسول) حسّاس کردنِ رسالت و مسئولیتِ پیام رسانی است؛ اگر میفرمود «یا ایُّهَا النّبی»، «نبی» از «نبأ» به معنیِ مطّلع بودن و باخبر بودن بود، ولی رسول پیک است، مأموریّتِ او رساندنِ فرمانهای الهی به بندگان خداست. پروردگار متعال در این آیه این لفظ را بکار برده است، «یَا أَیُّهَا الرَّسُولُ بَلِّغْ»، «بَلِّغ» عبارتِ خیلی سنگینی است، فرمانِ أکید است، یعنی تبلیغ کن، برسان، «یَا أَیُّهَا الرَّسُولُ بَلِّغْ مَا أُنزِلَ إِلَیْکَ مِن رَّبِّکَ» این چیزی که از جانب خدای متعال بر تو نازل شده است را تبلیغ کن، «وَ إِن لَّمْ تَفْعَلْ فَمَا بَلَّغْتَ رِسَالَتَهُ» این آیه هفتاد روز قبل از وفات وجود نازنین پیغمبر خدا بر قلب نازنین ایشان نازل شده است، رسول اکرم صلوات الله علیه و آله همه احکام را تبلیغ کرده بودند، هم احکامِ اعتقادی، هم احکامِ توحید، هم احکامِ نبوّت، هم احکامِ معاد و… را، پیغمبر اکرم اخلاقیّات را ترویج کرده و آدم سازی کرده بودند، علاوه بر اینکه احکامِ شرع را تبلیغ فرموده بودند، اجراء آن را هم شاهد بودهاند، سالیانِ سال مسلمانان با پیغمبر اکرم نماز خواندند، روزه گرفتند، حج رفتند، هشتاد جنگ را پشت سر گذاشتند، وجود نازنین پیغمبر خدا تشکیلاتی برای جمعآوریِ زکات داشتند، زکات را جمع میکردند؛ بنابراین در فروع دین و احکام شرعی چیزی فروگذار نشده بود که اینطور تأکید بشود «بَلِّغْ مَا أُنزِلَ إِلَیْکَ مِن رَّبِّکَ» این نشان میدهد که این مسئله بسیار مهم است، همه آنچه که تا آن وقت شده بود بدونِ این، در معرضِ نابودی بود، در معرضِ تحریف بود
لذا خدای متعال به پیغمبر اکرم با یک فرمان اکید میفرماید که تبلیغ کن، چیزی بوده که تا آن وقت تبلیغ نشده بود. نکته دوم بعد از فرمان، تهدیدِ خداوند متعال است، «وَ إِن لَّمْ تَفْعَلْ فَمَا بَلَّغْتَ رِسَالَتَهُ» اگر این مأموریّت را اجراء نکنی، اگر این دستور را ابلاغ و تبلیغ نکنی… «فَمَا بَلَّغْتَ رِسَالَتَهُ». اگر این یکی را انجام ندهی، خدای متعال نمیفرماید که تو به رسالتِ خودت عمل نکردی، میفرماید تو رسالتِ خدا را ایفا نکردهای، رسالتِ الهی که هدایتِ بشر از روزِ اول است «إِنَّ عَلَیْنَا لَلْهُدَی * وَإِنَّ لَنَا لَلْآخِرَهَ وَالْأُولَی» این رسالتِ هدایتیِ خدا، کور میشود و از بین میرود.
عبارت «فَمَا بَلَّغْتَ رِسَالَتَهُ» این غیر از حکومت، چه چیزی میتواند باشد؟ خدای متعال فرمودند: «وَاللَّهُ یَعْصِمُکَ مِنَ النَّاسِ» این خیلی واضح است، مسئله طوری بوده است که زمینه چالش وجود داشته است، این جز یک مسئله سیاسی نیست، وگرنه پیغمبر خدا آن مسائل دیگر را فرموده است و اجراء هم کرده است و مشکلی هم پیش نیامده است، ولی خدای متعال اینجا اطمینان میدهد با اینکه این زمینه هست خدا تو را از مردم حفظ میکند؛ مشخّص میشود که در مردم دستهایی بوده است که میخواسته این کار انجام نشود. این مسئله، مسئله حکومت است، مسئله سیاسی عبادی است، مسئله رهبری است، لذا محلّ تنازع میانِ تشنگان قدرت بود و اینها کمین کرده بودند و پیامبر خدا مأمور شدند که این کار را انجام دهند.
در سه مسئله پیغمبر اکرم تهدید شده است یکی مسئله شرک است. به پیغمبر خدا فرموده است: «لَئِنْ أَشْرَکْتَ لَیَحْبَطَنَّ عَمَلُک» پیغمبر تو که نزدیکترین مخلوق به خالق خود هستی و از همه خلایق اشرف هستی، اگر پای تو به وادی شرک باز شود تمام عمل تو نابود میشود. تهدید جدّی است.
دیگری دست بردن در احکام الهی است که خدای متعال فرمود: «وَ لَوْ تَقَوَّلَ عَلَیْنا بَعْضَ الْأَقاویلِ * لَأَخَذْنا مِنْهُ بِالْیَمینِ * ثُمَّ لَقَطَعْنا مِنْهُ الْوَتینَ» اگر پیغمبر به عنوان دین چیزی به مردم بگوید که این دین نباشد، چیزی به مردم برساند که خدا نگفته باشد، نسبتی بدهد که این نسبت دروغ باشد مانند این بدعتگذارها، مانند این روشنفکرها که جرأت میکنند دین را با نظر خود تفسیر کنند و توجیه کنند، به پیغمبر خطاب میکند تو هم که پیغمبر هستی، اگر بعضی چیزها را به ما نسبت دهید که ما هم نگفته باشیم« لَأَخَذْنا مِنْهُ بِالْیَمینِ»، مچ دست او را میگیریم. «ثُمَّ لَقَطَعْنا مِنْهُ الْوَتینَ» شاهرگ او را قطع میکنیم.
یکی هم در مورد ولایت است که فرمود: «وَ إِنْ لَمْ تَفْعَلْ فَما بَلَّغْتَ رِسالَتَهُ» این ۲۳ سال جنگها، مرارتها، دندان شکستنها، پیشانی مجروح شدنها، خاکسترها را تحمّل کردن، خارهای زیر پا تحمّل کردن، سنگبارها را تحمّل کردن همه اینها بدون یک مسئله هیچ است،« وَ إِنْ لَمْ تَفْعَلْ فَما بَلَّغْتَ رِسالَتَهُ».
اینجا واقعاً انصاف میخواهد، عقل میخواهد، وجدان میخواهد، آیهای که در آخرین روزهای عمر پیغمبر نازل شده است و پیغمبر تا آن روز تمام فروع دین را برای مردم بیان کرده است و عملی هم شده است. نماز، روزه، حج، جهاد، امر به معروف، نهی از منکر همه در جامعه اسلامی با نظارت پیغمبر عملی بوده است، این چه میتواند باشد که نبود آن نبود اصل دین است و بود آن کمال دین است، تمام نعمت است و مهر رضایت پروردگار متعال است؟
برای اینکه اسلام که در کلیّات آن به عنوان قرآن بر قلب پیغمبر نازل شد هم ضمانت اجرا پیدا کند و هم اینکه جلوگیری شود مثل تورات، مثل انجیل دستخوش تحریف منحرفین قرار نگیرد، اینجا است که نقش امامت، نقش ولایت خود را نشان میدهد.