حضرت آیت‌الله العظمی شیخ جعفر سبحانی

در ششصد و دهمین سال میلادی، خورشید رسالت در سرزمین حجاز طلوع کرد و درخشید انوار حیات بخش و پیوسته در حال گسترش بود ولی از ناحیه بت پرستان و یهودیان و گروه هایی که این دعوت آسمانی برخلاف مصالح شخصی آنها بود بر خاموش کردن این مشعل فروزان هم صدا شده و به مبارزه پرداختند.
در مرحله نخست به عناوین گوناگون رسول آسمانی را متهم کرده که اورا کاهن و ساحر و کاذب و مفتری خواندند ولی این حربه زنگ زده از درخشندگی خورشید رسالت چیزی نکاست.
در مرحله دوم به آزار گروندگان که غالباً جوانان تهی دست بودند پرداختند و برخی را زیر شکنجه کشتند ولی هرچه فشار آنان بر این گروه شدیدتر می شد ایمان آنها پابرجا تر می گشت .
در مرحله سوم به حصر اقتصادی دست زدند و هر نوع خرید و فروش با پیامبر و گروندگان به وی، سه سال ممنوع گشت تا آنجا که از ناله کودکان گرسنه مسلمانان در شعب ابی طالب، مردم مکه شبها خواب درستی نداشتند.
در مرحله چهارم نقشه ای ریختند که به حیات این رسول آسمانی پایان دهند ولی خدا پیامبر را از نقشه خائنانه آنان آگاه ساخت و به صورت معجزه آسا از تیررس آنان رهایی یافت و رحل اقامت در مدینه افکند.
آخرین امید آنان این شد که چون این مدعی رسالت و رهبری فرزند ذکوری ندارد، با مرگ او دعوت او نیز پایان می پذیرد و آنان پیوسته خود را زنده به این امید می دانستند و قرآن به این نقطه از امید و آنان در آیه (ام یقولون شاعر نتربص به ریب المنون) اشاره می فرماید بلکه می‌گویند او شاعری بیش نیست و ما در انتظار مرگ او هستیم.
این اندیشه نه تنها در میان مشرکین وجود داشت بلکه منافقین مدینه جمع کثیری بودند به این نقطه امیدوار بودند .
از آنجا که مشیت الهی بر حفظ پیامبر و گسترش رسالت تعلق گرفته بود این نقطه امید را نیز کاملا ویران ساخت و به پیامبر خود ماموریت داد که در روز هجدهم ذی الحجه الحرام سال دهم هجرت شخصیتی را که از نظر علم و دانش و عمل و جهاد دومین شخص در جهان اسلام بود به عنوان خلیفه و جانشین معرفی کند تا همگان بدانند با رحلت رسول خدا فروزندگی خورشید رسالت همچنان تابان خواهد بود. محدثان و مورخان ومفسر ان همگی می گویند در چنین روزی روح الامین این آیه را فرود آورد( یا ایها الرسول بلغ ما انزل الیک من ربک و ان لم تفعل فما بلغت رسالته والله یعصما من الناس)این آیه به نکاتی اشاره می کند
1- ابلاغ این مأموریت خالی از احتمال خطر بر جان پیامبر نیست
2- این مأموریت به قدری خطیر و عظیم و پر ارج است که کوتاهی در آن مساوی با عدم انجام اصل رسالت
3- خدا پیامبر را از شر دشمنان حفظ می کند
اکنون باید دید کدام امر خطیر است پس از ۲۳ سال که دارای چنین ویژگی ها هست، مسلما بیان احکام شرعی از طهارت تادیات فاقد چنین خصوصیاتی است .بیان احکام نه جان پیامبر را به خطر می‌افکند و نه دشمن ساز است.
در میان معارف و اصول چیزی که می تواند مظهر این ویژگی ها باشد و پیامبر تا امروز به طور رسمی به بیان آن نپرداخته همان مسئله ولایت و جانشینی از شخص پیامبر خواهد بود، بالاخص گروهی برای جانشینی از پیامبر مقدماتی چیده و پیوسته آرزومند ان بودند.
خوشبختانه آنچه که پیامبر در روز غدیر اعلام کرد و فرمود (من کنت مولاه فهذا علی مولا) آنچنان حالت تواتر به خود گرفت که در تمام قرن ها و اعصار محدّثان، متکلمان، گویندگان و سرایندگان همگی آن را در آثار علمی و تاریخی و ادبی خود نقل کرده اند. و متواتر ترین حدیث در میان احادیث اسلامی این حدیث است. چیزی که بیشتر بر رویداد غدیر ابدیت و پیوستگی بخشید علاوه بر نزول سه آیه:
1- آیه ابلاغ( بلغ ما انزل الیک من ربک)
2- آیه اکمال (الیوم اکملت لکم دینکم)
3- آیه یاس(الیوم یئس الذین کفروا)
این بود که پیامبر اسلام خطابه خود را درباره جانشینی امیر مومنان در یک سرزمین وسیع که هزاران زائر خدا در انجا گرد هم بودن ایراد کرد و آنان هم پس از ترک منطقه و عزم سفر به وطن این حادثه را به عنوان ره اورده سفر بازگو می‌کردند تا آنجا که حدیث غدیر را ۱۲۰ صحابی و قریب به ۹۰ تابعی نقل نموده و به آن استنادجسته اند و در طول تاریخ ۳۶۰ محدث و دانشمند سنی آن را در کتابهای خود آورده.
تاریخ می‌گوید آنگاه که پیامبر از منبر خطابه پایین آمد حسان بن ثابت شاعر عهد رسالت سخنان حضرت را در قالب شعر ریخت که از میان آنه به یک بیت اشاره میکنیم:
فقال له قم یا علی فاننی
رضیتک للاسلام اماما و هادیا
پس از وی شاعران اسلامی از عرب و عجم به نظم خطبه حضرت پرداخته و یک گستره عظیمی را در این قلمرو پدید آورده اند که اگر مجموع این قصاید و مثنویات که به زبان‌های عربی و فارسی و اردو و ترکی سروده شده است در جایی گردآوری شود یک مجموعه ادبی فاخری را تشکیل می دهد . در پایان اینجانب از کلیه کسانی که این فضای روحانی و علمی را پدید آورده‌اند سپاسگزاری نموده و از خداوند متعال برای همگان توفیق بیشتر و شفاعت صاحب ولایت را خواهانم.

راوی

→ خواندن مطلب قبلی

مستبصر تونسی دکتر محمد تیجانی سماوی

خواندن مطلب بعدی ←

test

نوشتن نظر شما

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

2 × 1 =