علامه امینی رضوان الله علیه از 360 مسیر و طریق حدیث غدیر را نقل فرموده است و این 360 طریق چندین قرن را پوشش میدهد و این طور نیست که همه این راویان اهل یک قرن باشند. فلذا کدام عاقل باور میکند 360 نفر با فاصلههای زمانی و مکانی در طول 14 قرن بنا را بر این بگذارند که همه دروغ بگویند و جالب آن که 84 صحابی پیامبر صلی الله علیه وآله گفتهاند که آنجا بودیم و دیدیم و شنیدیم که حضرت فرمودند: “من کنت مولاه فهذا علی مولاه”!! پس اجتماع همه اینها بر کذب محال است. عزیزان من مسئله غدیر مثل روز روشن است و ما خدا را شاکریم که ما را اصحاب امیرالمؤمنین علیه السلام و اصحاب غدیر قرار داده. کسی که در غدیر شک کند اختلال روانی دارد مثل این که الان یک نفر بگوید من بغداد نرفتهام و معلوم نیست اصلا چنین جایی باشد!
عجیبتر آن که 110 شاعر از شعرای بزرگ اسلام درطول چند قرن، مضمون حدیث غدیر را به نظم و شعر درآوردهاند، اما با همه این اوصاف فقط 11جلد از کتاب ارزشمند الغدیر چاپ شده است و این در حالی است که اصل کتاب در 22 مجلد بوده است و با کمال تأسف 11 جلد مابقی آن در دسترس نیست و نمیدانیم کجاست و آیا بعثیها کاری کردهاند که گم شده یا نه؟
علامه بزرگوار امینی که بنده ایشان را زیارت کرده بودم، آیتی بود از خدا. جوانان عزیز باید بدانند که ایشان ذوب شده و آب شده تا ثابت کند امیرالمؤمنین علیه السلام امام است و از طرف خدا منصوب است. در گذشته مثل الان وسایل و امکانات به این حد فراهم و دسترسی آسان نبوده است. علامه امینی وقتی الغدیر را مینوشت سفری به هندوستان داشت، آن هم در هوای گرم بالای 50 درجه تا بتواند از نسخ خطی کتابخانههای موجود در هند یادداشت بردارد و خدا میداند فقط عشق به مولا بوده وگرنه الغدیر نوشته نمیشد.
ابن ابی الحدید، دانشمند معتزلی اهل تسنن، توانست نهج البلاغه حضرت را در 20 جلد شرح نماید. او در عظمت شخصیت امیرالمؤمنین علیه السلام در آخر کتابش میگوید: «من شفاعت میطلبم از آقایی که چشمم را در شرح کتاب او بیدار نگاه داشتهام.» این عالم بزرگ در اول کتاب خود تشبیه عجیبی بکار میبرد که امیرالمؤمنین علیه السلام را مثل شیشه عطر شکستند و توضیح میدهد در صبح نوزدهم ماه رمضان در محل محراب مسجد کوفه خواستند که این شیشه عطر را بشکنند اما متوجه نشدند وقتی شیشه عطر را شکستی عطرش بیشتر به مشام می رسد و فضا را معطر میکند. بله! اگر امیرالمؤمنین علیه السلام به اجل خود از دنیا می رفت کمالات ایشان معلوم نمیشد؛ پس حکمتی است که میلادش باید در کعبه (خانه خدا) باشد و شهادتش هم در محراب عبادت (خانه خدا)! شاید یکی از معجزات امیرالمؤمنین علیه السلام این باشد که معاویه و عمروعاص کشته نشوند چرا که اگر این دو نفر در سر سجاده ریا کشته میشدند قداست شهادت در محراب آلوده میشد و میگفتند علی علیه السلام هنری نکرده، این دو هم شهید محراب هستند. حالا بیا اثبات کن سجاده تزویر آنان کجا و این کجا؟ خدا شاهد است مقام امیرالمؤمنین علیه السلام از عقول ما خارج است.
گاهی افرادی محرم میشوند که محرم شدن هم مراتب دارد و آن هم فقط محرمیت با عمل صالح است (لا یمسه الا المطهرون).
عزیزان من! ما افتخار میکنیم که ناقه ما را در خیمه امیرالمؤمنین علیه السلام خواباندهاند و دنباله رو غدیریم، اما این افتخار کافی نیست. بیاییم تصمیم بگیریم که ان شاء الله از دستورات امیرالمؤمنین علیه السلام طلب نور بکنیم. خدا شاهد است در بسته نشده: «اللهم عرفنی حجتک.» اگر میخواهی اسرار امیرالمؤمنین علیه السلام به اندازه ظرفیتت برایت معلوم شود عمل به وظیفه کن.
کرامتی از علامه امینی (ره) برایتان بگویم که واقعا شنیدنی و تأثیر گذار است و قطرهای از کرامت علوی است. روزی علامه در منزل نشسته بود و کسی در زد و نامهای به او داد که این نامه ظاهرا از وزیر فرهنگ عراق بوده و نوشته: «علامه! من پسر مریضی دارم 18 ساله که تمام پزشکان جوابش کردهاند و الان دارد میمیرد. آیا این علی که شما این قدر برایش زحمت کشیدهاید میتواند برایش کاری بکند؟» ما باشیم میگوییم انشاءالله ببینیم!! ولی این شیخ بزرگوار اینقدر پشتش به امیرالمؤمنین علیه السلام گرم بوده است که در جواب مینویسد: «بسم الله الرحمن الرحیم. خداوند به برکت امیرالمؤمنین علیه السلام فرزندت را شفا داد!» سپس خود علامه (ره) به حرم مطهر میرود و روبروی ضریح مطهر میایستد و عرض میکند: آقاجان! من به خاطر عظمت شما یک قولی دادهام و کاری کردهام، پس مرا شرمنده نکنید. جالب آن که دکترها جمع بودند و نامه ایشان که میرسد بالای سر این پسر 18ساله، بلند میشود و میگوید: من آب و نان میخواهم! این نمونه کوچکی است که فردی در مورد مولایمان امیرالمؤمنین علیه السلام کتابی بنویسد و او هم صاحب کرامت شود. فلذا این کرامت از خادم امیرالمؤمنین علیه السلام است. حالا خود حضرت چیست؟