هنر نقالی، یک جریان فرهنگی است که از زمانهای دور در جامعه ایران رواج داشته است. اما در اصطلاح به پیشه و هنر کسی گویند که داستانها و واقعههای هیجان انگیز و جذابی را که شنیده و یا خوانده است برای مردم نقل میکند. این قصه گو را نقال مینامند.
بخش بزرگی از میراث فرهنگی- ادبی ایران که امروز به صورت مکتوب، به ما رسیده داستانها و افسانههایی هستند که از زبان و بیان این نقالان شنیده و نوشته شده است.
در نخستین سدههای دوره اسلامی، قصه گویان در مساجد که محل تجمع مسلمانان بود و معابر عمومی مانند میدانها، گذرها، چهارسوهای بازار، کاروانسراها، صحن زیارتگاهها و تکیهها، قصههای انبیا و اولیا را برای مردم بیان میکردند.
امروزه نقالان با آهنگ دادن به کلام، آراستن نظم به نثر برای ملال انگیز نشدن نقل، بالا و پایین بردن به موقع دست و سر، نجوا کردن و بی فاصله فریاد کشیدن، لرزاندن و عوض کردن صدا، کوفتن دستها بر هم و پا برزمین زدن، فاتحه خواندن و تکبیر گفتن و به خصوص نگه داشتن داستان در جاهای حساس توجه مردم را جلب میکنند.
در این میان خطبهخوانی یکی از قالبهای هنر سخنوری و نقالی است که تنها به روایت واقعه غدیر خُم میپردازد.
مرشد ابوالفضل ورمزیار، پیشکسوت، مدرس و پژوهشگر هنر نقالی، با نگاهی تازه به بخشهای پنهانی از واقعه غدیرخم، سرنوشت یکی از مخالفان ولایت مولا علی علیه السلام در واقعه غدیر به نام «نعمان بن حارث فهری» و شأن نزول آیات ۱ تا ۳ سوره معارج را در هشتمین همایش غدیرانه روی دست آفتاب در سال 1393 برای ما نقل کرده است.